قلعه حسن خان(شهر قدس فعلی) طی بیع نامه در بیست ویکم شهر جمادی الاولی سنه ۱۲۷۹ هجری قمری(دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار) توسط حاج مصطفی قلی خان مقدم (امیرشکار)) از فهیمه خدیجه سلطان خانم به قیمت سه هزار تومان با جمیع توابع شرعیه آن و شامل قریه حسن آباد (قلعه حسن) ، قریه میاندوآب ، قریه ورامینک و با مساحتی بالغ بر ۲۷۰۰ هکتار خریداری گردید و بنابر اهداف و نیات خیرخواهانه حاج مصطفی قلی خان میر شکار در بیست و هفتم صفر المظفرسنه ۱۲۹۰ هجری قمری طی وقفنامه ای(تصویر وقفنامه در پایین صفحه) که به تایید علما و مراجع اسلامی آن زمان رسید به صورت پنج دانگ وقف بر اولاد ذکور و یک دانگ وقف به روضه خوانی خامس آل عبا و جناب ختمی مآب و سایر ائمه هدی و انبیا گردید.
املاک مذکور تا سال ۱۳۵۰ به صورت مشاع و بر اساس روابط حقوق کشاورزان و مالکین مورد بهره برداری واقع و در حدود سال ۱۳۵۰ شمسی و در زمان تولیت مرحوم عباسقلی خان مقدم با اعمال قانون اصلاحات ارضی ، بالغ بر ۵۲۰ هکتار از اراضی دائر منطقه به کشاورزان واگذار گردید.
همزمان به منظور جدا سازی وقف خاص و عام از هم و با اخذ فتوا از مجتهدین وقت زمان نسبت به جدا سازی ۲۲۰ هکتار از مرغوب ترین زمین ها (واقع در خیابان چمن و در حاشیه جاده فعلی شهریار) اقدام و ۱۰۰ درصد منافع آن به امور خیریه اختصاص یافت.
قبل از انقلابر، برابر حکمی که از اداره تحقیق اوقاف صادر شده (دراصل این حکم، حکم صحیحی نبوده است)، تولیت یک دانگ این موقوفه را به مرحوم آقای امیر هوشنگ سلیمان مقدم دادند.
با توجه به شرایط وقف نامه که تولیت هردوقسمت عام و خاص به فرزند بزرگ می رسد نمیبایست این کار را می کردند، چون آقای هوشنگ مقدم از نسل بعد بود ولی از این جهت که دارای نفوذ بود و برای این که موقوفه حفظ شود واز بین نرود، تولیت عام را به ایشان دادند و خاص را خود موقوف علیهم اداره کرده اند.
با پیروزی انقلاب اسلامی ، از سال ۱۳۶۰ اداره موقوفه به صورت متصرفی و توسط اداره اوقاف صورت گرفت.
در واقع بعد از انقلاب ؛ آقای امیرهوشنگ مقدم که از سناتورهای زمان شاه بود، طی حکم دادگاه انقلاب، از سِمت خودش برکنار می شود، وقتی ایشان از سِمت خودشان بر کنار شدند برابر وقف نامه می بایست تولیت کل موقوفه را خود موقوفٌ علیهم یا فرزند ارشد ذکور مرحوم مصطفی قلی خان مقدم به دست میگرفتند لیکن چون در آن موقع امیرهوشنگ مقدم تولیت یک دانگ رابه عهده داشت، سازمان اوقاف سعی کرد اداره این یک دانگ را در اختیار بگیرد، و پنج دانگ دیگر در اختیار موقوفٌعلیهم باشد که اداره آن به صورت اشتراکی با اداره اوقاف بود،
تا سال 1379-1380، پنج دانگ را سازمان اوقاف به شخص محمدرضا راستگو به عنوان نماینده موقوفٌ علیهم سپردند، اسناد را امضا کردند و اداره اوقاف به عنوان ناظر بریک دانگ وقف آن این کار را انجام داد.
متعاقبا طی دادنامه230-232 مورخ 30/3/1385 شعبه هشتم حقوقی تهران حکم بر تولیت اقای سلیمان مقدم صادر می گردد که این رای عینا به موجب دادنامه 1520-1523 مورخ 12/10/1385 شعبه اول تجدید نظر تایید گردید.
سلیمان مقدم در تاریخ 28/11/1389فوت می نماید و متعاقبا اقای بهمن مقدم و اداره اوقاف تقاضای صدور حکم تولیت را نمودند که نهایتا شعبه هشتم حقوقی تهران با رد درخواست اقای بهمن مقدم ، حکم بر تولیت اداره اوقاف بر سهم خاص مطابق دادنامه 714 مورخ 23/7/1396 صادر و این رای در شعبه 51 تجدیدنظ در تاریخ5/11/1398 تایید گردید.